نگاهی به نمایش «زندانی خیابان دوم»
اَرَس آذریان؛ نیل ماروین سایمونNeil Marvin Simon ۱۹۲۷ –۲۰۱۸ نمایشنامهنویس و فیلمنامه نویس آمریکایی از سرشناسترین نمایشنامه نویسان جهان و نویسنده نمایشنامههای - سهگانه اوژن و پسران آفتاب - است که به مناسبت فعالیتهای هنریاش در سال ۱۹۹۱، جایزه پولیتزر را دریافت نمود.
نمایشنامه زندانی خیابان دوم ، یکی از تلخترین کمدیهای نیل سایمون است ،که به یکی از بحرانیترین وضعیتهای انسانی میپردازد که در آن اخراج و بیکاری باعث اتفاقاتی در روابط خانوادگی مل ادیسون و همسرش ادنا میشود.
این نمایشنامه در زیر پوست خود به تقبیح رویای آمریکایی میپردازد که هستی و نیستی ملتش را به سخره گرفته و ظلال را برایشان به ارمغان میآورد ( اصطلاحی که با رکود اقتصادی آمریکا که ۱۹۳۳ بر سر زبانها افتاد که آرمانهایی از جمله آزادی، دموکراسی، حقوق، برابری و فرصت یکسان که باید به همه آمریکاییها تعلق بگیرد و هر آمریکایی باید فارغ از هر شرایطی که در آن به دنیا آمده برای رسیدن به آن تلاش کند چراکه آمریکا سرزمین موفقیتهاست ) و به زندگی زوجی که در آپارتمانی در طبقه چهاردهم یکی از هزاران ساختمان ناحیه شرقی نیویورک که از زمین سر برآوردهاند میپردازد که روایت زندگی انسان امروز و گرفتار در دنیای صنعتی است و سردرگمیها، رنجها و تنهایی او را به تصویر میکشد .
مردی در میانه میانسالی دچار بحران بیکاری شده و به دلیل فشار ناشی از اتفاقات پیشآمده و سرقت اموال منزلش و پیدا نکردن شغلی جدید ، بهتدریج دچار مشکلات روحی و روانی میشود و دراینبین همسر فداکارش برای نجات زندگی مشترک تمام تلاش خود را مینماید و حتی سعی در بهبود شرایط همسر خود با کمک گرفتن از بستگان شوهر را دارد. اما کدام خانواده مستحکم و با بنیه؟ مل دو خواهر ویک برادر دارد که چشم دیدن او وزنش ادنا را ندارند. آنها در غیاب مل از سوی همسرش ادنا دعوت میشوند تا با همیاری هم در زمان بیکاری و بیماری مل او وزنش را حمایت مالی کنند . اما همگی از این بابت گریزانند و فقط تنها برادر مل است که روی خوش نشان میدهد ، آنهم به دلیل علاقهای است که به ادنا دارد.
ما تمام نمایش را در سالن نشیمن خانه مل از سر میگذرانیم . مکانی که در آن مهمترین دستگاه مسخ شهروندان ، تلویزیون آنجا قرار دارد. رسانهها این مهمترین ابزار تخریب و مصرفگرایی ، که همه اخبار و تولیداتشان در جهت هرروز حقیرتر نمودن مخاطبینشان است . مدیومی در دست سیستمهای بزرگ سرمایهداری و صاحبان قدرت سیاسی و کارتل های اقتصادی .
یکی از جذابیتهای این نمایش بهرهمندی از صدای رسانههایی چون رادیو و تلویزیون است که بهخوبی در جایجای اثر از آن استفادهشده است . محتوایی که این رسانهها برای گرفتار کردن در روزمرگی ملتها از آن بهره میجویند . و با انتشار اخبار مأیوسکننده و تشنجات اجتماعی زندگی را در نظر مخاطبین خود سختتر و سهمگینتر میکند تا آنها برای رسیدن به رویای رفاه زندگی آمریکایی ، همچون بردهای بیشتر مورد استثمار قرار گیرند و اصل اساسی زندگی انسان به ورطه فراموشی سپرده شود و معیار آن چیزی باشد که رسانهها ، این دانایان کُل میخواهند ! بهعنوان نمونه در جایی گوینده رادیو از یک خبر بسیار مهم یاد میکند : آماری از بیست میلیون موش که زیرزمین شهر نیویورک زندگی میکنند .
این موشها همان شهروندان اکثریت گرفتار هستند که نویسنده نمایشنامه به شکل تمثیلی در بطن نمایشنامه از آن بهره میبرد در دیالوگی بیان میشود که آشغال روی آشغال تلنبار داره میشه و میره بالا. تمثیلی از آپارتمانهای کندوی زنبوری، که کلونیهایی از موشها و مردم طبقه کارگر و آرزومند را در خود جایداده است که تنها زمان رسیدگی به زندگیشان صرف ارضا جنسی میشود گویی که تنها ارمغان این زندگی رویایی ، آزادی همین تمایلات است. نمایش زندانی خیابان دوم در ابعاد اجرایی دارای نکات مثبت و منفی نیز بود که مختصراً به آن میپردازم . نکته مثبت اینکه کارگردان در انتخاب متن هوشیارانه رفتار کرده و توجه به آثار دست اول نمایشی جهان نشان از آن دارد که این متون همچنان قابلیت اجرا دارند و تاریخ مصرف شامل حالشان نمیشود . بازیگر نقش مل ازنظر فرم فیزیکی و ستم پذیری خوب انتخابشده بود و طراحی صحنه مناسبت خوبی با متن نمایشنامه داشت. متأسفانه برخی از بازیگران قدرت بیان ضعیفی داشتند و مخصوصاً این ضعف در پس خوردن و جویدن سیب درصحنه نمود بیشتری یافت .
نورپردازی تخت با تحلیلی بیمعنایی زندگی مل و همسرش مناسبت داشت.
نمایش «زندانی خیابان دوم»، به نویسندگی نیل سایمون و به کارگردانی امیرحسین بالی لاشکی در سالن بلک باکس فرهنگسرای شهرستان نوشهر.