نگاهی به نمایش چشم ها به نویسندگی مسعود هاشمی و کارگردانی عباس روجایی
اساسی ترین کنش ها بردوش کاراکترهای زن این نمایش قرار دارد
تئاتر مازندران_افشین آذریان، این نمایش «چشمها» که به همت جمعی از هنرمندان غرب مازندران و کارگردانی اهل تنکابن، مهیا شده بود به قصه دو خواهرمی پردازد که در ی خانه ای با هم زندگی میکنند که ازبازماندگان یک خانواده جنگزده هستند. سربازان متجاوز ضمن کشتن مردان شهر، به تمامی زنان تجاوز کردهاند.و دراین میان نطفه ای بسته می شود که چون رازی در پس این درام به سرنوشت کودک شکل یافته و کشته شده در اعماق دریاچه و اطرافیانش می پردازد.
در بن مایه این اثر ، اساسی ترین کنش ها بردوش کاراکترهای زن این نمایش قرار دارد. جنسیتی که سنگ زیرین آسیاب زندگی،به خصوص دربحبوحه جنگ است وهماره اوست که باید تاب مصائب روانی وفیزیکی،اداره امورخانهتربیتفرزندان،رسیدگیبههمسرو...را بیاورد.موجودی که در باور مردسالارانه جنس دوم وفرودست شناخته می شود و قرن هاست که متحمل ستم تاریخی از سوی جنس دیگربه خود است و هنوز هم در بسیاری از جمعیت های طایفه ای وقبیله ای،اجتماع های سنتی وکم بهره از سواد وتمدن وتجدد،خانواده ها و مجامع خشک ودگم ، این نگرش خودخواهانه بسیار قویست.بدین جهت ما در این نمایش با متنی فمینیستی روبرو هستیم.
فمینیسم Feminism یا اصالت زن یا زنانه نگری یک جنبش اجتماعیست که تولدش به دهه هفتاد میلادی باز می گردد که پیش وپس از جنگ جهانی دوم با بررسی آثار نویسندگان شهیری چون ویرجینیا وولف و سیمون دوبوار، قوت وقوام گرفت وبه تدریج در شاخه های اقتصادی،سیاسی وفرهنگی به پختگی رسید.این جنبش اجتماعی ،با شعار مبارزه برابری جنسیتی وارد میدان دوره معاصر شد وتوجه به سواستفاده های فراوان از زنان،سختی کارهای زنانه، توجه به جنسیت زن به عنوان یک کالای سرگرمی مردانه، درآن به وفور دیده می شوند. تلاش این سویه اعتراضی پس از قیام نظام تبعیض نژادی – آپارتاید – رنگین پوستان دردنیا،همچنان تا کنون پابرجاست وخستگی ناپذیرازاین سو وآن سوی جهان سربرمی آورد وخواهان احقاق حقوق اجتماعی خود است.
با این وصف،نمایشنامه چشمها با گرایشات واضح، زن گرایانه وفمینیستی،با تحلیل وسلیقه کارگردان اثر،به شیوهExpressionism اکسپرسیونیستی بر صحنه حاضرشد.شیوه تئاتراکسپرسیونیسم که هدف آن نمایش بیداری معنوی ورنج های کاراکترهاست،ابتدا دراروپا به ویژه آلمان پس از جنگ جهانی شکل گرفت وپس ازآن به صحنه های نمایش جهان صادرشد. ازویژگی های این مکتب هنری ،هیجان نمایی،اغراق واعوجاج،استفاده از رنگ های تند وغلیظ درآنست. جمله مدیومی که این شیوه را در دنیا اشاعه داد،سینما بود که هنرمندانی چون استلان ری با فیلم دانشجوی پراگ،متروپلیس به کارگردانی فریتزلانگ،مطب دکتر کالیگاری به کارگردانی روبرت وینه،نوسفراتو ساخته ویلهم مورنائو، درتعمیم این ساحت هنری بسیار کوشیدند.این شیوه هنری که در ایران با عنوان گزاره گرایی هم ازآن یاد می شود آثاربزرگی درادبیات نمایشی با خود به همراه دارد که می توانم از نمایشنامه گوریل پشمالو نوشته یوجین اونیل،گوشه نشینان آلتونا نوشته ژان پل سارترو... را نام ببرم.
بدین سبب با وجود چنین سبقهای،ما با نمایشی روبرو میشویم که با توجه به رهنمودهای موجود درمتن نمایشنامه،بکارگیری شیوههای اجرای اکسپرسیونیستی درصحنه نمایش را فراهم میسازد.اولین مواجهه مخاطب با این نمایش،صحنهای بزرگ وفراخ با لتههای نقاشی شده است که برآن تصاویری از جنگ وتسلیحات نظامی،سازههای سیاه رنگ کج وکوج واغراق گونهExhaustionوتصویری سیلوئت وسیله از شخصیت فیلم نوسفراتو- دراکولای برام استوکر- از سقف تا کف صحنه را احاطه کرده است.گویی تو به دیدن اپرایی آمدهای که به مدد عظمت آن لتههای نقاشی شده شاهد حادثهای شگرف در صحنه خواهی بود.هرچند که این لتهها به تنهایی بار طراحی صحنهScene designرا به دوش نمیکشند،اما خود بخشی از دکور هستند که حجم عظیمی از فضای صحنه را به خود اختصاص دادهاند که به نمایش از نظر تماتیک کمک میکند،اما از سوی دیگر باعث میگردد تا عمل نمایشی در میآیند آن،کمرنگ شود وبازیگران از نظر فیزیکی کوچک جلوه کنند.شاید بهتربود تا کارگردان ازهرکدام ازآن لتهها بعنوان یک تابلوی نمایشی استفاده میکرد واین کارباعث میشد هربخش تنوع بصری بیشتری داشته باشد تا برای چشم مخاطب تکراری ومداوم نمیبود.طراحی صحنه درانتقال معانی بسیارکارایی دارد وازآنجایی که درتئاتر،نمایشگران ملزم به ایجازوگزیده گوئی هستند،دقت دراین امرتوقع بیجایی به نظر نمیرسد.طراحی صحنه نقش اساسی درایجادابعادDimensionsوپرسپکتیوPerspectiveدارد ودرزمان تثبیت میزانسن به کارگردانی اثر یاری میدهد ودرآنچه که دیده وشنیده میشود موثر است.ازدیگر نکاتی که میتوانم به آن اشاره کنم،فن بیان بازیگران نمایش است که کمتردرآنها تنفس دیافراگمیDiaphragmatic breathingدیده میشد واین امرباعث کیفیت نازل درارائه است لوگها میشد وهمینطور گریم بازیگران که میمیک صورتشان درپس آن رنگهای بیش از حد،درانتقال احساس به تماشاگران ناتوان بود.اما از حق نگذریم بعضی از ابداعات کارگردانی و میزانسنها در طراحی حرکتMotion designبازیگران و بکارگیری اشیا درصحنه مانند میزوصندلیها و طناب وچمدان و شخصیت بخشیCharacterizationبه آنها درارائه اوج وحضیض موقعیت نمایشی بازیگران از نکات قوت این نمایش یه شمار می آمد. بدیهی است ابزار وامکانات فنی مناسب چون منابع نوری قوی وفیلترها، سیستم صوتی مناسب وبودجه مکفی برای تجهیز وتمرین وانتخاب های درست، دست نمایشگران را بازتروخلاقیت آنها را بالاتر خواهد برد.
به امید اجرای این نمایش درشهرمان که با مشکلات فراوانی مهیا گردید و آرزوی روشن ماندن چراغ پرفروغ هنرتئاتربومی ولی. تئاتر یکی ازمقدسترین هنرها دانست. تئاتر آینهای است در برابر طبیعت و انسان. بازخورد تربیت آدمیست. همراه با لذت دردیدن وشنیدن.تئاتر به بزرگ شدن واعتلای ما کمک میکند.تئاتر پرچمدار صلح ودوستیست و هرچه ما به عنوان مخاطبین عام ویا مدیران ومسئولین جامعه بیشتر به آن اهمیت بدهیم،به خودمان وخانواده و جامعه احترام گذاشتهایم.بیایید از همین امروز تئاتری باشیم. حمایت مادی و معنوی از آثاری از این دست که تلاش دربه فکرفرو بردن مخاطبین خود دارند،میتواند یاریگر امر فرهنگ باشد