در گفت و گو با نویسنده حاضر در مسابقه ملی نمایشنامه نویسی دوما مطرح شد:
آرزو بهرامی : شهادت 3 برادر در آب ، جاذبه دراماتیک رمان دوما بود
آرزو بهرامی نویسنده نمایشنامه دردآب ، که با این نمایشنامه در مرحله نهایی مسابقه ملی نمایشنامه نویسی دوما حضور دارد ، از جاذبه های دراماتیک رمان دوما و انگیزه هایش برای نگارش این نمایشنامه می گوید.
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در مازندران , به مناسبت برگزاری مرحله نهایی مسابقه ملی نمایشنامه نویسی دوما با آرزو بهرامی که با نمایشنامه «دردآب» در این مرحله حضور دارد گفت و گوی کوتاهی را انجام دادیم که در ادامه می خوانید
با سلام لطفاً ضمن معرفی خودتان , مختصری از رزومه و سوابق فعالیتی خود را برای خوانندگان ما بگویید
_آرزو بهرامی هستم از شهرستان زنجان. دبیر آموزش و پرورش، نویسنده و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی.
نوشتن را بیش از بیست سال پیش با نگارش داستان کوتاه آغاز کرده و به صورت جدیتر با نوشتن نمایشنامه ادامه داده ام. در زمینه نمایشنامه نویسی (صحنه ای و طرح و ایده خیابانی)موفق به کسب مقام در جشنوارههای ملی و منطقه ای مختلف از جمله چهارراه، طلوع ، پرسش مهر، جامه ک،روح الله، واحدی زاده، رنگین کمان، گلدسته ها،ایثار و... شده ام. نمایشنامه ی دانش آموزی «داد» ،نمایشنامه ی « نامه پاره زیر پای زعیم» در قالب نمایشنامه های رویداد چهارفصل از من به چاپ رسیده است و مجموعه چهار نمایشنامه ام در کتابی تحت عنوان «ور» از طرف حوزه هنری در دست چاپ است.
انگیزه اصلی شما برای شرکت در مسابقه نمایشنامه نویسی دوما چه بود ؟
_ وقتی فراخوان نمایشنامه نویسی دوما را دیدم و متوجه شدم که روایت زندگی مادر سه شهید است ، حس کردم نوشتن از زندگی این بانو در قالب یک نمایشنامه اگر به مرحله ی اجرا برسد به نوعی پاسداشت مقام انسانی کسی است که زیباترین هدیه های زندگی یعنی فرزندانش را پیشکش درگاه خداوند می کند و این یعنی منتهای ایثار . به عنوان یک زن و یک مادر درک کاملی از احساسات این مادر بزرگوار داشتم که سعی کردم در اثر ارائه و همراهی مخاطب را جلب کنم.
کدام قسمت کتاب رمان دوما ، شما را جذب خود کرد که تصمیم بر نگارش نمایشنامه از آن گرفتید؟
_شجاعت سیده سلطنت « مادر سه شهید داستان» و این که همسر و فرزندانش را خودش راهی جبهه می کرد و با این که در خلوت خودش از فکر شهادت و از دست دادن فرزندانش مانند هر مادری قلبش به لرزه در می آمد اما در مقابل فرزندان کاملا هدایتگر و قوی عمل می کرد مرا جذب داستان کرد.
کمی از نمایشنامه تان بگویید و اینکه جاذبه دراماتیک رمان که شما را مجاب به نگارش نمایشنامه کرد کجای این داستان بود ؟
نحوه ی شهادت هر سه شهید داستان که شهادت در آب بود برای من جاذبه ی دراماتیک داشت که در اثر به آن پرداخته ام. همچنین حضور مادر به عنوان نمادین و در قالب درختی در میان صحنه که تمام اتفاقات نمایشنامه در محوریت با آن صورت می گیرد.
نظر کلی شما در مورد این رویداد و برگزار کنندگان آن ( شهرداری محمودآباد و انجمن نمایش مازندران ) چیست ؟
از نظر من چنین رویدادهایی برای شناسایی قهرمانان و حماسه آفرینانی از میان انسانهایی که چون ما عادی بودند، اما نخواستند عادی زندگی کنند لازم است. چه قهرمانان مذهبی و دفاع مقدس و چه قهرمانان ملی . از شهرداری محمودآباد و انجمن نمایش مازندران بابت این کار ارزشمند قدردانی می کنم به خصوص انتخاب نمایشنامه و در ادامه نمایش به عنوان قالب ارایه ی اثر که زندگی این قهرمانان را در ذهن مخاطب ماندگارتر خواهد کرد .
و اما سخن آخر ...
در پایان آرزوی استمرار چنین حرکت های خوبی در حوزه ی فرهنگ و نمایش را دارم و از برگزارکنندگان رویداد سپاسگزاری می کنم.امیدوارم مسوولان هر شهری در شناسایی و ارج گذاری نسبت به مقام شهدا، بزرگان، هنرمندان و نخبگان خود تا می توانند تلاش کنند.