در حال بارگذاری ...

تجلی هنرهای ایرانی در تعزیه

 

افشین آذریان: بسیاری از طرح‌ها و نقوش نگارگری، خطاطی، کاشی‌کاری، گچ‌بری، تذهیب و ... نمادین و معنادارند و کاربردشان در آثار هنری، مهم‌تر از تزیین است و از جمله آرایه‌هائیست برای انتقال معانی آئینی. فلذا اعتقادات مذهبی در حافظه جمعی جامعه، از گذشته در قالب نماد محفوظ مانده و در آثار هنری نمود بصری یافته است. چنانکه درادیان و اعتقادات ایرانی، میترائیسم و زرتشتی‌گری در بستر تاریخی گذار به دوران اسلامی ، در آثار شکل گرفته‌ای به عنوان هنرهای آئینی، انتقال یافته‌اند.

بهره‌مندی از اصطلاحات و مفاهیم عاشقانه نزد حافظ و نظامی وامثالهم ، جنبه استعاره‌ای و کنایی داشته و تمثیلات به کار رفته در اشعارشان، ناظر به مفاهیم دینی و آئینی  است. به عبارتی لایه‌های معنایی مستتر در بنیان اعتقادات مذهبی در پس هر یک از نشانه‌های موجود یافته شده که مبین نقش سازنده ادیان ایرانی و سایرادیان و اثر بخشی نشانه‌ها، مبین این امر است. پس هنر آئینی ملحوظ شده از صُوَر اندیشه ایمانی و اعتقادیست. اما صحبت از این امر سترگ در قدرت این قلم نیست و اشاره به گزینه‌هایی ازآن در هنر تعزیه به نظر این نویسنده کافیست. لازم می‌دانم اشاره کنم که هنرمندان مسلمان در مسیر توصیف واقعیت دینی آنچنان که هست، گام بر نداشته‌اند. آنان تلاش می‌کردند با زبان رمز، به بیان معانی بپردازند. از این رو، به هنر انتزاعی و غیر واقع‌گرایانه بیشتر تمایل یافته‌اند.

البته توصیه‌های قرآنی و نبوی در پرهیز از مجسمه‌سازی و تصویرپردازی قدیسان به همراه تأکید ادیان ابراهیمی درعدم گرایش به بت‌پرستی و شمایل‌سازی نیز در این رویکرد اثرگذار بوده است. هرچندکه این اصول موجب نگردید تا هنرمندان مسلمان گاه از تصاویر و نمادها استفاده نکنند.

از نظر مفسران هنر اسلامی، بسیاری از ویژگی‌های این شِق از هنر، فراتر ازجهان مادی، به سوی جهان آخرت توجه دارند. لذا غالباً دلالت ضمنی داشته و کلیت‌ آنها بیش‌تر از بار معنایی نمادین آنهاست. پس این امر که در ایران، نقاشی و نگارگری و نمایش تابع شعر و اندیشه‌های دینی و فلسفی است به ظاهرصحیح است. هانری کُربَن که در توجه به فرهنگ و هنر اسلامی زبان زد بوده و از جمله شرق‌شناسانی است که مبانی فکری و هنری اندیشمندان ایرانی را مورد متوجه خود قرارداده است، در خاطرات مکتوب خود می‌نویسد که روزی به اصفهان سفر کرده بود و وارد رستوران کوچک مهمان‌خانه شاه عباس جهت خوردن صبحانه شد. دراین رستوران تلاش شده بود تا بعضی از عناصر اتاق موسیقی کاخ عالی‌قاپو بازآفرینی شود و در دیواره‌‌های آن از انواع ظروف و کوزه‌ها که نمایی از صنایع دستی ایرانی بود قرار داده شده بود. کربن با دیدن این صحنه‌های تخیلی که به تعبیر او انسان را وارد عالمی خیالی می‌نمود، به وجد آمده بود و در واقع او روح هنر را برای هنرمند ایرانی برگرفته از تجلی قوه خیال او می‌دانست. هنرمند مسلمان ایرانی در کنار وجود اشیاء مادی، جنبه دیگر عالم یعنی عالم مثال یا عالم غیر مادی را می‌بیند و آن را در اثر خود بازنمایی می‌کند. در واقع قوه خیال موجب شده است که هنرمند سنتی در ارتباط با آن به خلق آثار هنری بپردازد و آنچه را که در ورای عالم مادی است، در عالم ماده منعکس سازد. اما تعزیه که خودتجلی هنرآئینی است چه؟

ایرانیان هر ساله به مناسبت شهادت امام سوم شیعیان، آیین‌هایی را برقرار می‌سازند. آنها با پیش‌زمینه هنر تئاتر که در جامعه‌شان داشتند، توانستند از شهادت امام حسین و اصحابش - درام‌های مذهبی بیافرینند. درصورتی که عرب‌ها هیچ‌گاه در این اندیشه نبودند که از این وقایع بهره گیرند، زیرا در میانشان هنر نمایش رسم نبوده است. در ایران تعزیه‌ بیرون از حوزه مسجد و منبر و حیطه عمل و نفوذ دستگاه رسمی مذهبی و دور از از نظر و رای جامعه روحانیت و در میان توده مردم تکوین یافت و شکل گرفت. هرچند که بعدها روحانیون نیز با مشاهده شور و هیجان مردم تعزیه را پذیرفتند و آن را با رعایت شرایطی مجاز و مشروع شمردند.

در واقع تعزیه‌خوانی یک آیین مذهبی یا یک بازی آیینی ـ نمایشی و صورتی ترکیبی از هنرهای کهن در ایران است. از این رو بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که برگزاری مناسک مذهبی و آیین‌های سوگواری در سال روز شهادت امام حسین(ع) بی‌ارتباط با عناصر موجود در مراسم مربوط به شخصیت‌هایی همچون سیاوش، یادگار زریران و... نیست. به عنوان مثال، سیاوش یک شخصیت قدسی و اسطوره‌ای بود که مظلومانه و به شکلی سبوعانه و به دست گروهی اهریمن نهاد کشته شد و خونش به ناحق بر خاک فرو ریخت. موضوعی که درواقعه کربلا هم بسیار اهمیت دارد بی‌گناه کشته‌شدن‌ است. مردم ایران کهن در داستان سیاوش با این نوع حزن از کشته شدن آشنایند. بعدها نیز این تراژدی در رستم و سهراب شاهنامه فردوسی نشان داده می‌شود.

علاوه بر بی‌گناهی، موضوع دیگری هم‌زمان مطرح است که به جوانی و جوانمرگی مربوط می‌شود که در واقعه کربلا و هم درتراژدی اسطوره سیاوش به آن برمی‌خوریم.

افزون بر این، در تعزیه، پهلوانی ستوده می‌شود. امام حسین و یارانش هر کدام به مثابه پهلوانانی هستند که برای آرمانشان مبارزه می‌کنند و ما وقایع کربلا را به نام حماسه عاشورا هم می‌شناسیم و پهلوانی و جوانمردی از جمله صفاتی است که در شخصیت‌های اسطوره‌ای ایران به وفور یافت می‌شود.

همچنین واقعه عاشورا مربوط به آب می‌شود. آب مایه حیاتی است که به شهیدان کربلا نمی‌رسد و تراژدی را حزن‌انگیزتر می‌کند. پس باید بگویم که اصولا عنصر آب هم دغدغه‌ای ایرانی بوده است. این که ساقی بودن در فرهنگ ایرانی مهم است و سقاخانه‌ها مقدسند، کاملا به واقعه عاشورا و فرهنگ آب در ایران بر‌می‌گردد.

بسیاری از ملحوظات تعزیه نمادین هستند و با بهره‌گیری از نشانه‌های شمایلی سعی در زنده کردن واقعه در ذهن مخاطبین خود را دارند همچون موسیقی‌ها، گفتگوها، نغمه‌ها، رنگ لباس‌ها، زیورها، سلاح‌ها و پرواز دادن کبوترها در قتلگاه، نمادی برای پرواز روح است. یا اینکه پوشش اولیا لباسی است از حریر سبز. به همین خاطر لباس اصحاب امام حسین علیه‌السلام در تعزیه سبزرنگ است. رنگ قرمز هم که مخصوص گروه مخالف و اشقیاست. برخی از دشمنان هم برای استتار، لباس مشکی می‌پوشند و برای این که از لباس عزا تفکیک شود، شالی قرمز به کمر می‌بندند. رنگ زرد نیز نشانه‌ ندامت حر بن ریاحی است.

تعزیه هنری است که در طول حیات خود، اهمیت و کارکرد زیادی در ترویج فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و پیام عاشورا داشته است و دائم به رفتار نیک، اندیشه‌های نیکو، نوع‌دوستی، کمک به زیردستان، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم می‌پردازد. در هر گوشه ازاین هنر استعلایی، مفاهیم والای انسانی نهفته است که قریب برچهار قرن است که اجرا می‌شود. آن زمان که مردم از سواد کمتری برخوردار بودند، از طریق تعزیه ها با اشعار مولوی و حافظ و غیره آشنا می‌شدند.

در حال حاضر، 1155 نسخه مجلس تعزیه در موزه واتیکان موجود است که نشان از ریشه‌های این هنر اعتقادی دارد. سخن در باب تعزیه بسیار است؛ هنری که در ورطه فراموشیت، هنری که هم نسخ شاد و خندانی چون بستن انگشت دیو را دارد هم تراژدی نینوا را. امید که مدیران فرهنگی این سرزمین به تقویت این درخت تناور بپردازند.

این یادداشت ادعایی در سطح کیفی خود ندارد و ساختار آن بر اساس تجارب مطالعاتی عمومی نویسنده ویادداشت برداری‌ها وجستجوهای مجازی و کتابخانه‌ای گذرای پیشین شکل گرفته است.




نظرات کاربران