در حال بارگذاری ...

یادداشتی بر نمایش کلاویه های درد

افشین آذریان، منتقد؛ درتعریف اولیه ای که نویسنده این نمایش به ما می دهد،این اثررا یک پرفورمنس معرفی می کند وبنا به گفته خودش،موضوعیت اجرا،پرداخت به فاجعه بزرگ مرگ وعواقب نادیدنی فقدان درارتباطات عاطفی میان افراد است.جدا ازاینکه مرگ آیا یک فاجعه است یا یک اتفاق طبیعی که برای هرموجودی که زیست می کند،رخ می دهد،اینکه عواقب نادیدنی فقدان در ارتباطات عاطفی میان افراد باشدیا نه، را به متخصصین امر روانشناسیبالینی می سپاریم.اما به پاره ای از آنچه بر صحنه دیدم و شنیدم به اختصار در این شمه می پردازم.ابتدا باید ببینیم که اصلا نمایش پرفورمنس چیست وآیا این نمایش اصلا پرفورمنس است یا خیر.اگر بصورت عامیانه بخواهم پرفورمنس را با این جمله پر از نکته - لوری آدامز- نویسنده کتاب روش شناسی هنرمعرفی کنم،باید بگویم:یک تصویربارها گویا ترازهزار واژه است.و اگر باز هم ساده گویی کنم،پرفورمنس به دنبال آن است تا از داشتن متن نمایشنامه بگذرد ودیالوگ ها،مونولوگ ها،زمان را برای مخاطب صرف نکنند،بدین ترتیب این شیوه به میدان می آیدتا بتواند با جذابیت های بصری،حرکات بدنی،اصوات،آواها،تصاویر ویدئویی پرتاب شده برصحنه،چیدمانinstallation،بهره مندی ازبرخی وقایع اجتماعی یا تاریخی که درشیوه اجرایی جای می گیرندو...به مفاهیمی انتزاعی تربرسدودراین گونه تئاترتجربی –experimental- مخاطبش را درنشستی یک دقیقه ای تا چند ساعته،مشغول به دریافت پیام هایی نماید که آن پیام ها،به گفته چارلزسندرس پیرس درفرایند علم نشانه شناسیsemiology،به نتیجه ای شمایلی ویا نما یه ای ویا نمادین منتج گردد.با این تفاسیر تعریف خاص تری که می توان برای پرفورمنس قائل شد این جمله است:هنر اجرا هر چند که هراثر پرفورمنس یا هنراجرایی،خودش خواسته و ناخواسته تبدیل به یک متن می شود وآنچه که بسیاری از بزرگان نمایش های تجربی جهان، چون یرژی گروتفسکی، آنتونن آرتو، تادئوش کانتور، که هنر اجرای امروز وام دار فعالیت ها و مانیفست های تئاتری آنهاست، که اکنون در آثاری از مارینا آبرامویچ و بسیاری دیگر ازهنرمندان این شیوه ظهوروثبوت یافت،به این پرسش می رسیم که نمایش کلاویه های درد در کدام قسمت از امر هنر اجرا قرار می گیرد؟حتی اگر بخواهیم آن را اثری سوگ سروده یا متا درام بدانیم،آن هم با توجه به رویکرد نسبتا کم رنگ دراماتیزه شدگی این نمایش سوگ محور،باز هم سئوالات فنی مرتبط دیگری مطرح می شود که برایش پاسخی نیست. می دانیم که یک اثر نمایشی باید دارای شخصیت محوری باشد که برایش امری یا مسئله ای پیش آمده که او را از روند عادی زندگیش خارج کرده و او برای رسیدن به حالت عادی زندگی گذشته اش،مجبوربه مبارزه ورفع آن مشکل بشود و اثر نمایشی درنهایت با یک اوج وحضیض دراماتیک که –کنش مند- است به نقطه نهایی رسیده  و پایان قطعی ویا پایان باز(خاکستری) برای ذهن مخاطبش خلق کند.سئوال اینجاست که دراین نمایش چه پیش آمد؟چه شد؟وفرجام چه بود؟ نکته دیگر اینکه، اگر ما دوبازیگر مکمل را از نمایش حذف کنیم،با مونولوگ یا واگویه روبرو می شویم.همینطور زمان کش دار نمایش با یک محتوای ثابت ازریتم درونی متن کاست و با توجه به زمان طبیعی حدودچهل وپنج دقیقه،که زمان زیادی هم نیست،به زمان دراماتیک نمایش افزود که باعث کش دار شدن نمایش شده.دلیل اشاره به محتوای ثابت هم این است که قصه این نمایش شاید می توانست بخشی از یک نمایش بلندتر می بود که ابتدا و انتهایش ظاهرا حذف شده و داستان ناگهان رها می شود. نمایش کلاویه های درد نکات مثبتی هم داشت که می توانم به طراحی صحنه و لباس آن اشاره کنم که با اتمسفر حاکم اثر تناسب داشت.رنگ بندی صحنه وهماهنگی آن مخصوصا با لباس بازیگران مکمل تقارن داشت و چند تابلوی نمایشی ایستای موثر که کارگردان این کار را مستعد در طراحی اینگونه وضعیت ها می بینم، از نکات برجسته این نمایش بود.برای این گروه نمایشی آرزوی اجراهایی ارزشمند و ماندگار می کنم.موفق باشند.  

 

نمایش- کلاویه های درد- در شهریور ماه سال جاری در سالن آمفی تئاتر مجتمع فرهنگی هنری پارک مادر تنکابن به نویسندگی و کارگردانی نیلوفر ضرغامیان به اجرا درآمد و پس ازمدت ها این شهر دوباره شاهد اجرای نمایش شد و درپی آن آثاری که منتظر دریافت مجوز اجرای عمومی هستند که نوید تولدی دوباره را به علاقه مندان این مدیوم فرهنگی هنری می دهد.




نظرات کاربران