علی قاجاری هنرمند ساروی :
هنرمند با پژوهش و اشتیاق میتواند پیام رسان این رسالت شود
قاجاری عنوان کرد : از جامعه هنری می خواهیم فقط صبر را بتوانند تمرین کنند و اگر شرایطی اتفاق بیافتد که خوش بینانه بهش نگاه کنیم کمی با تلاش و ایمان می توانیم به سوالات درونی خودمان پاسخ دهیم
علی اصغری قاجاری فعالیت حرفه ای خود را از سال ۸۴ با حضور در جشنواره پانتومیم بوشهر آغاز کرده است که در ادامه گفت و گوی او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران می خوانیم:
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی شروع به فعالیت کردید ؟ اولین نمایشی که حضور داشتید؟
سلام من علی اصغری قاجاری هستم و فعالیت حرفهای خودم را از سال ۸۴ با حضور در جشنواره پانتومیم بوشهر آغاز کردم. آشنایی من با هنر از دوران تئاتر مدرسهای شروع شده بود و تا امروز ادامه دارد. اساتید من جناب خمسه ناصر آقایی،استاد ضمیر پور و فرشاد منظوفی نیا که باعث اشتیاق من در گروه شدن. از سال ۸۵ در گروه بدن دیوانه به سرپرستی یاسر خاسب فعالیت شروع کردم و پس از آن،حضور در جشنواره بین المللی و خارجی کلید خورد.
چه نمایش هایی به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟
نمایش هایی که از سال ۹۵ تا کنون به روی صحنه بردهام عبارتند از:تروجان،۸ الی ۱۴ آبان ۹۵،دیگری بزرگ،۴ الی ۱۴ بهمن ۹۷،جنگآل،۱۵ الی ۲۶ مهر ۹۸
حال و هوای این روزهای تئاتر؟
حال و هوای امروز تئاتر برای من فضای پژوهشی و اجرایی دارد و هم اکنون اجراهای موفقی در مازندران و تهران اتفاق افتاده که باعث خوشحالی و انگیزه میشود. امید به حمایتهای مسئولین از این هنر مظلوم رو دارم.
کلام آخر؟
هنرمند تئاتر در دوران کرونایی در به دست آوردن در آمد برای زندگی تلاش میکرد که سرانجام به مشاغل دیگر رجوع کرده که همین باعث عدم استحکام و هدفمندی جامعه تئاتری شده ولی در این دوران مطالعات و پژوهش و تفکر بیشتری انجام گرفته است. تمام مشکلات جامعه هنرمندان،نبود راهکارهای اقتصادی و آموزش درست به دست آوردن درآمد است چون به نیت این که این جریان از عشق نشأت میگیره پس همه جامعه توقع دارند از این جریان درآمدی حاصل نمیشود ولی باید راهکارهای مدیریتی و آموزشی فراهم کنیم تا نسلهای دیگر دچار مشکلات این چنینی نشوند. هنرمند بخاطر به دست آوردن ظرفیت بالایی که در طی همه این عشق بازیها بدست میآورد میتواند جامعه خود را از بیرون نگاه کند و برای بهبود روان و قوانین این جهان تصمیم درستتری را در اثر هنری یا خوراک هنری خود انتقال بدهد تا در درون و بیرون یک جامعه تغییرات درست اتفاق بیافتد. از جامعه هنری میخواهیم فقط صبر را بتوانند تمرین کنند و اگر شرایطی اتفاق بیافتد که خوش بینانه بهش نگاه کنیم کمی با تلاش و ایمان میتوانیم به سوالات درونی خودمان پاسخ دهیم. وقتی هنرمند ابتدا حال خودش خوب باشد میتواند حال دل دیگران را هم خوب کند. مثل مادری که وقتی برای فرزندش قصه میگوید باید این کار را با قلبی آرام و عشق انجام دهد هنرمند هم خالق کثرتی است و اگر عشق نباشد خلق هم صورت نمیگیرد. علم و قدرت و خلق از فرا ذهن میآید و بستگی به محیط،جامعه و روح کلی جامعه دارد و اگر تغییر لازم است باید جمعی باشد که نیاز به آگاهی جامعه دارد و هنرمند با پژوهش و اشتیاق میتواند هوا خواه توحیدی و پیام رسان این رسالت شود.