گفت و گو با امیرحسین مهدوی هنرمند ساروی
تئاتر اصالت یک هنرمند است و از نسلی به نسل دیگر میرود
امیرحسین مهدوی گفت : تئاتر نیمی از زندگی نه بلکه تمام زندگی یه هنرمند با اصالت است . زندگی امروزمان به نفس افتاده هوای آزاد میخواهد.
امیرحسین مهدوی هنر آموز تئاتر زاده اول تیر ماه از پایتخت بهار نارج شهرستان ساری است که در ادامه گفت و گوی او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران میخوانید:
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟
از سال ۹۰ پیگیر دورههای آموزش تئاتر بودم بعد از گذراندن دورههای آموزشی با گروه تئاتر شیدا آشنا شدم. اولین نمایشی که موفق شدم به صحنه برم سیاه بازی به نام نمایش ممنوع!
چه نمایش های به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟
اولین اجرای صحنهای تئاتر،به نام نمایش ممنوع به نویسندگی داوود فتحعلی بیگی و کارگردانی سید علی شیدای فر بوده که موفق به حضور در جشنواره بین المللی سیاه بازی شد.که به عنوان اولین اجرا،پر از تلاش و هیجان و لحظههای فراموش نشدنی بود. از سال ۹۲ در نمایشهای نمایش ممنوع،قطار،گاهی نباید رفت،سه و چهارده،ساعت ۲ بعد ازظهر،ترانه ایی برای آیدا،جادوی موی طلایی،رویای باب اسفنجی،روی زمین،سر پیری معرکه گیری،هفت شهید غواص،تعدادی زیادی فیلم کوتاه که به عنوان بازیگر حضور داشتم من در تمام این سالها تلاش کردم که تمام انرژی ام رادر عرصه بازیگری بگذارم و معتقدم برای این حرفه تمرینهای شبانه روزی و مطالعه و تمرین تمام وقت را در بر میگیرد که وارد حیطهی کارگردانی نشوم.
حال و هوای این روزهای تئاتر ؟
تئاتر قبل از اپیدمی کرونا هم حال و روز خوبی نداشت. از بی مهریها و کینهها و ندیده گرفتنها چراغهای سالن همچون مهتابی سالن سردخونه به چشمک افتاد. تا آروم آروم خاموش شد. مانند تکه گوشتی که هر کی از راه رسید کمی ازش کند و رفت. تئاتر نیمه از زندگی محسوب نمیشود برای هنرمند تئاتر تموم زندگی محسوب میشود. روزای خوش،روزهای بد،خنده،گریه همه در همان چند ساعت تمرین و شبهای سرد و گرم اجرا خلاصه میشد. فکر میکنم دیگر این روزها تئاتر با کپسول اکسیژن هم دیگه نفس نتواند بکشد.
کلام آخر؟
همه چیز موقت است؛احساسات،افکار و عقاید،حرفها،آدمها،صحنهها...وابسته نشو،فقط در حرکت باش...!با جریان زندگی راه برو...و هنگامی که غم را در آغوش گرفتی با لبخند برقص!با فریاد زندگی آواز بخوان...نه به انتظار کسی باش و نه انتظار از کسی!لحظه هایی را که زندگی کردهای خوب و بد،بخاطر بسپار...!هر نمایشی از تئاتر تمام شدنی ست...صحنه ی زندگی تو فقط یک بازیگر محبوب دارد، خودت هستی با تمامِ داشته ها و نداشته هایت! فقط اجرا کن در لحظه...در جریانِ لحظات بمان! همه چیز موقت است...
تئاتر اصالت یک هنرمند است از نسلی به نسل دیگر میرود. این اصالت را به کمک هم نجیب نگه داریم.