گفت و گو با حمیدرضا بختو هنرمند ساروی
تئاتر با تنفس مصنوعی زنده مانده
حمیدرضا بختو گفت : چرا تئاتر به عنوان شغل حساب نمیشود چرا اهمیتی برای هنر قائل نمیشوند و هزاران چرای دیگه که اگه هر کدوم جواب داده بشه قطعا نفس به شماره افتاده تئاتر دوباره به کالبدش برمیگرده
حمیدرضا بختو با خبرنگار ایران تئاتر در مازندران به گفت و گوی نشست در ادامه گفتن و گو او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران در ادامه میخوانید:
خودتان را معرفی کنید و بگویید ؟
حمیدرضا بختوه متولد تیر ماه ۶۱ هستم
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟
۲۱ سال است که به صورت حرفه ای تئاتر کار میکنم . بالغ بر ۳۰ نمایش خیابانی و صحنه ای را بازی و کارگردانی کردم اولین نمایش با نام اتل متل هله هوله رو در دوره دبیرستان حدود سال ۷۷ و از طریق معرفی دوستان بازی کردم که در جشنواره های سوره و یازدهمین جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در زاهدان شرکت کرد و مقام هم آورد
چه نمایش های به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟
بیشتر فعالیتم در جشنواره ها بوده و اجراهای عمومی هم خب کم و بیش خاطره ساز شهر مورچهها در جشنواره پنجم بین المللی عروسکی دانشجویان شرکت کرد سوگواره ای بر اژدها در جشنواره استانی مازندران گنجشکک آشی مشی ششمین جشنواره بین المللی عروسکی دانشجویان لطفا پنهان نشوید یازدهمین جشنواره بین المللی تهران مبارک پرنده آبی اولین جشنواره سراسری معراج در شهرکرد ماه تی تی یازدهمین جشنواره ی بین المللی دانشگاهیان گل پری جشنواره بین المللی عروسکی دانشجویان گل پری جشنواره بین المللی عروسکی دانشجویان رویای کاغذی جشنواره بین المللی تئاتر کودکان و نوجوانان کشور ترکیه از جمله کارهایی که با تک تکشون خاطرات یک عمر زنده میشه. اجراهای عمومی که باعث ایجاد حس سرزندگی میشه رو از قلم نندازیم از جمله بهترین اجراهای عمومی رو میتونم به نمایش کله پوک ها به کارگردانی عزیزترین و پاکار ترین دوست و رفیقم رضا افضلی و کریسمس طلایی غاز مادر به کارگردانی دوست خوبم حمیدرضا برزگر در ساری اشاره کنم که خب نقطه عطفی تو تاریخ تئاتر من بود
حال و هوای این روزهای تئاتر !؟
تئاتر با تنفس مصنوعی زنده مانده چرا تئاتر به عنوان شغل حساب نمیشود چرا اهمیتی برای هنر قائل نمیشوند و هزاران چرای دیگه که اگه هر کدوم جواب داده بشه قطعا نفس به شماره افتاده تئاتر دوباره به کالبدش برمیگرده
کلام آخر :
زندگی رو برای اهالی تئاتر سخت نکنید به اندازه کافی دغدغه دارن خواهشاً نذارید بدتر بشن و اتفاقاتی رقم بخوره که شایسته نیست نیمه پر لیوان از نیمه هم کمتر شده بیایید با هم برای پر شدن لیوان تئاتر قدم برداریم