سید کمیل اندرزا هنرمند ساروی :
برای صحنه و مخاطب دلتنگیم
سید کمیل اندرزا گفت : اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من
سید کمیل اندرزا ساروی متولد 1366 با خبرنگار ایران تئاتر در مازندران به گفت و گوی نشست در ادامه گفتن و گو او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران در ادامه میخوانید:
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟ و چه نمایش های به عنوان بازیگر حضور داشتید؟
من تئاتر را از سال 89 با آقای یاسر محمودی و گروه خوبشان شناختم،اما الفبای بازیگری را به طور جدی با گروه شیدا و زیر نظر آقای سید علی شیدایی فر آموختم و چند سالی هم افتخار همکاری با دوست خوبم پرهام اخلاقی را دارم.اولین بار در سال ۹۱ با نمایش قصه باغ زالزالک به کارگردانی آقای شیدایی فر به روی صحنه رفتم و از سال ۹۲ وارد دانشگاه شدم و در این مسیر از اساتیدی چون خانم ارمیانی،علیپور و....بسیار آموختم.پس از آن در نمایشهایی چون گرگ نادان،نمایش ممنوع،کوچ آبی،دیپورت،شهر نارنجی،ترانه ای برای آیدا،رویای باب اسفنجی و......ایفای نقش کردم.در جشنواره های مختلف استانی و کشوری حضور داشتم و با نمایش قصه باغ زالزالک و دیپورت جشنواره بین المللی را هم تجربه کردم.
چه نمایش های را کارگردانی کردید؟
خوشبختانه تجربه کارگردانی ندارم،نه تنها تجربه ندارم حتی بهش فکر هم نمیکنم چون احساس می کنم هنوز سواد این کار را ندارم و دغدغه اصلی من یادگیری بازیگری ست.به نظر من کارگردانی کردن سواد و تبحر خاصی میخواهد و کار بسیار سختی است و از آن دسته از آدمها نیستم چون چند بار به روی صحنه رفتم پس می توانم کارگردانی هم بکنم.اصولا معتقدم یک کارگردان باید دانش آن را داشته باشد تا بتواند به درستی بازیگرانش را هدایت کند.
از حال و هوای این روزهای تئاتر بگوید؟
هنر تئاتر همیشه مظلوم بوده و در این روزها این مظلومیت به همگان ثابت شده.چراغ تئاتر مخصوصا در شهرستانها یک سال ست که خاموشه و امیدوارم هر چه زودتر این ویروس منحوس از بین برود و چراغ سالن های تئاتر روشن شود و تمامی هنرمندان فعالیت هنری خود را از سر بگیرند.
کلام آخر :
دلتنگیم،چه برای صحنه چه به عنوان مخاطب، خلاصه دلتنگیم برای تئاتر.اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من