گفت و گو با میثم رایکا هنرمند مازندرانی
تئاتر هنری است از تجمع چندین هنر با ارزش افزوده بسیار بالا
میثم رایکا گفت : توان پویایی گروه مجری و مخاطب را فراهم میکند .رفع نیاز به هنر و احتیاج به دریافت خلاقیت فردی و اجتماعی موهبتی است که تئاتر به مهربانی به طرفدارانش عرضه میکند. ولی متاسفانه یکسال و نیمه که هنر مندان تئاتر .موسیقی .سینما . نقاشی و خطاطی از فعالیت هاشو منع شدن و عملا بدون درآمد مکفی و امید به آینده به سر می برند.
میثم رایکا هنرمند با خبرنگار ایران تئاتر در مازندران به گفت و گوی نشست در ادامه گفتن و گو او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران در ادامه میخوانید:
خودتان را معرفی کنید ؟
با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما و تمامی اهالی سرزمین هنر .من میثم رایکا هستم .نقاش، طراح صحنه،نویسنده ،کارگردان و بازیگر .در خدمت شما هستم.
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟
آشنایی من با تئاتر درپی نمایشگاه نقاشی من در سال ۷۲ درکتابخانه جمشیدی قائمشهر شکل گرفت،آنجا کارگردان نمایش بندک نجار ،مسعود قهاری به من سفارش نقاشی روی دکور نمایش را داد و قرار بود کارگاه نجار نمایش داده شود . و ساخت سری که از تشتی برداشته میشد و باید از آن خون سرازیر میشد. این شناخت و دوستی ادامه داشت تا اینکه من اولین نمایشنامه خودم را با نام پیروز مغلوب نوشتم و با همکاری عزیزانم رحمان قدمی ، مرضیه قدرتی و فرشته پناهنده در حوزه هنری استان مازندران و سالن آمفی تئاتر قائمشهر اجرایش کردیم .
چه نمایش های به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟
منت خدای را که توانستم چندین اثر نمایشی را بنویسم و کارگردانی کنم .از جمله ،پیروز مغلوب ، خوره، سکوت زرد محمد، معشوقه دوشان تپه، گرگ و میش تا سپیده ، از حریر سبز پرده تا روشنایی سحر ، بوی تربت . دلقکی که خندید و... و افتخار بازی در نمایش های معشوقه دوشان تپه، رام کردن زن سرکش ، غلامدروغگو ،خوره را داشتم.
حال و هوای این روزهای تئاتر ؟
تئاتر هنری است از تجمع چندین هنر که با ارزش افزوده بسیار بالای خود، توان پویایی گروه مجری و مخاطب را فراهم میکند .رفع نیاز به هنر و احتیاج به دریافت خلاقیت فردی و اجتماعی موهبتی است که تئاتر به مهربانی به طرفدارانش ارزه میکند. ولی متاسفانه یکسال و نیمه که هنر مندان تئاتر .موسیقی .سینما . نقاشی و خطاطی از فعالیت هاشو منع شدن و عملا بدون درآمد مکفی و امید به آینده به سر می برن. و انگار قرار نیست سایه شوم قرنطینه هنری از سر این کشور کنار بره . همه ؛همه کار میکنند . جشنها برقراره . عزا ها برقراره . خیابانها شلوغ .مغازه ها در رونق . اما هنرمندان حق کار ندارند . این واقعا کم انصافی که تنها قشر هنرمند در قرنطینه یکسال و نیمه در بحران قرار گرفته بگیرند . به نظر من ضد عفونی کردن مکانهای تمرین و اجرا نباید خیلی سخت و غیر عملی باشو ولی باز ستاد کرونا تنها برای قشر فرهنگی و هنری که خدا رو شکر در رده اهمیت چهارم قرار دارند نسخه ممانعت میپچد. آینده جامعه ای که آموزش دیده اند تغذیه شکمی از تغذیه فکری مهمتر است چه خواهد شد ؟این دغدغه ایست که فکر من را به خودش مشغول کرده
کلام آخر؟
قدرت فرهنگ بدست هنرمندان است . هر چه هنر مند قدرتمند تر و محکمتر باشد و دغدغه شعلی و مالی نداشته باشد .شاخصه های فرهنگی قوی تر خواهد شد . ولی این تحریمی که اساس هنر را تهدید میکند موجب ضعف مولفه های فرهنگی و ضعف عملکرد این بازوی مهم فرهنگ در زمان آتی خواهدشد. البته تا ضرورت هنر درک نشود و جزو مشاغل غیر ضرور بشمار می آید. ابه شدت فقر فرهنگی افزوده خواهد شد .