لطفا فتیله داناییتان را بیشتر بالا بکشید

صفرعلی اوجانی پیشکسوت تنکابنی با خبرنگار ایران تئاتر در مازندران به گفت و گوی نشست در ادامه گفتن و گو او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران در ادامه می‌خوانید: 

خودتان را معرفی کنید و بگویید ؟ 

صفرعلی اوجانی بازیگر نویسنده کارگردان پژوهشگر درعرصه هنر وادبیات نمایشی عضوپیوسته کانون نمایشنامه نویسان و کارگردانان خانه تاتر ایران دارای درجه هنری ازشورای ارزشیابی وزارت فرهنگ وارشاد ایران 

چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟ 

اگرخوب به ییلاق ذهنم سپرده باشم حدودسالهای 1345-46بایدباشد که من کلاس هفتم بودم و پسربزرگ همسایه درنمایش (یعقوب لیث صفاری) نوازنده نی نمایش بود،دست منو گرفت وبرد سالن رضاشاه شهسوار سابق که الان تخریب شده وگمان که آقای محسن متین وزنده یادغلامعلی منصورسوهانی (شاه غلام) بازیگران نقش های نمایش بودند ویادمه که دکورمفصلی هم داشت جنگل و پتک وسندان و...آن موقع بود که من با جادوی هنر شگفت انگیز تاتربرای اولین بارآشنا شدم . و همان وسوسه وآتشی شد که من برای اولین باربقول خودم وباتوانایی های یک دانش آموز کلاس سوم دبیرستان(نهم قدیم)نمایشنامه ای بانام دیوانگان نوشتم که بعدها فهمیدم تحت تاثیر فیلم (حاجی جباردرجهنم) زنده یادسامویل خاچکیان بوده ،که باراهنمایی معلم تعلیمات  دینی وآقای متین که دبیرجبر وانگلیسی وانشاء مابود اجرای دبیرستانی کردم وبدلیل کیفیت کار همان سال آن کاردبیرستانی را درسالن دبیرستان شاهدخت سابق اجرای عمومی کردیم ،زنده یاد شاه غلام که آنروزها گروه تاتر معروف شهر را اداره می کرد(1350) مرا برای بازی درنمایشهایش انتخاب کرد که من بعنوان یک بازیگر درهمان سالها درنمایشنامه ایشان بنام (خیانت ) بازی کردم.            

چه نمایش های به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟

بعنوان بازیگر درنمایش های : نمایشهای/خیانت/ازفرنگ برگشته/هتل سرراهی/قوچ شایسته قربانی است/سیاوش درآتش /سیاه زنگی مرد فرنگی/آسید کاظم /جن دربارگه جعفر/فرشته سعادت/هوس مسافرت/محافظین قلابی و...از کارهایی زنده یادغلامعلی منصورسوهانی ، نمایشهای که بازیگر وکارگردان یودم: بهترین بابای دنیا /چشم دربرابر چشم (نوشته دکترساعدی)/پاتوغ(نوشته اسماعیل خلج)/درشاهراه(نوشته آنتوان چخوف)/چوبدستای ورزیل /جانشین(نوشته دکتر ساعدی وکارگردانی استادمحسن متین)/جهنم (نوشته وکارگردانی محسن متین)/چهارصندوق استادبیضایی به کارگردانی محسن متین)/نسناس(نویسنده بازیگر وکارگردان)/سروش آسمانی(نویسنده بازیگروکارگردان). 5-دراواخرسال 1357 گروه تاتر کوچه راتاسیس کردم ونمایشنامه هایی که تحت همین نام بعنوان نویسنده کارگردان وبازیگر درسطح منطقه وکشور اجرا کردم بشرح ذیل می باشد: این قصه سردراز دارد/پهلوان مظلوم /عباس هندو(جشنواره فجر1363)/پیچیده درشولای عشق /شلغم پخته مرغ بریان است/رابرچری/بارگه داد(نوشته استادسعید پورصمیمی )/حکایت حاجی فیروز(پنجمین جشنواره سراسری نمایشهای سنتی آیینی تهران1371)/سیاه مرمعلی(بازنویس طراح وکارگردان ) جشنواره سراسری نمایشهای سنتی آیینی تهران 1372/بازنوبسی،طراحی وکارگردانی نمایشنامه(بچه تابستان زنده یادحسن حامد اجرا درجشنوارسراسری فرزندان شاهدتالارسنگلج تهران)/تورتقی(جشنواره نمایشهای آیینی سنتی تهران 1373)/تورتقی(جشنواره جشنواره هاسیزدهمین جشنواره بین المللی فجر تهران)وچه نکش تلای بکش(همایش سیاه جامگان برج میلادتهران 1393)و... /داورجشنواره های تاترکشوری ،استانی ومنطقه ای و... چاپ رمان صاعقه درصنوبر(انتشارات بهارنوین تهران) /انتشارداستان طنز کاریکاتور(اجازه هست آقا)انتشارات حافظ تنکابن/مجموعه هشت داستان کوتاه(پدرکشی ازنوع سوم)نشرنوین پویا تهران / انتشارنمایشنامه(تورتقی) مرکز هنرهای نمایشی وانجمن هنرهای نمایشی مازندران /نویسندگی وکارگردانی فیلم مستند(تنکابن خانه من است)وشرکت درسی ودومین جشنواره بین المللی فیلم رشد/نویسندگی وکارگردانی هنری وبازیگری درفیلم  داستانی ومستند (عیدفرحان) بسفارش شبکه مستندسیما 

حال و هوای این روزهای تئاتر !؟

ازحال و هوای این روزهای تاتر خدمتتان عارضم که:دردنیای امروز که نیاز به ارتباط باجهان بدون مرز ،بیش ازبیش احساس می شود،تاتر می تواند با خلاقیت هنرمندان کشور ،اعم ازسرگرم سازی ،آموزش وبه حرکت درآوردن اندیشه وبرقراری ارتباط وظیفه این امر مهم را بعهده بگیرد.قبل از ویروس کرونا،ما درسالن های تیاتربرای تماشای نمایش گرد هم می آمدیم تا بقولی باهم بگرییم،بخاطر بسپاریم ،بخندیم ،بیاندیشیم ،بیاموزیم وبیاموزانیم وبیش ازهمه باتخیل خویش خلق کنیم ،درست است که کرونا عزیزکرده های مان از قبیله هنر را ازما گرفته است اما چه باک که تاتر قدمتی به درازنای تاریخ بشریت دارد واینکه جهان تاتر جهان شگفت انگیزی است که حقایق انسانی واجتماعی رااز میان قلب هایمان ازمیان جسم وجانمان عبور می دهد وبطرزی زییا ودرخشان والبته افتخار آمیز ،به اجبار ما وجهان آغشته به کرونایی ما را سرشار از عشق وامید می کند،مخلص کلام اینکه وقتی درطول تاریخ برای نابودی تاتر، دشمنان و قداره بندان وگردنکشان، پیش تاتر سپر انداختن !کرونا که عددی نیست 

کلام آخر؟

حرف آخر اینکه :آقای معاونت اجتماعی شهرداری تهران درمقوله بگیر وببندی که برای

راه انداخته ای که سیاهی صورت (حاجی فیروز ) نماد ونشانه نژادپرستی است ومنبعد نباشد ،بیش ازچهاردهه است که من ازقبیله هنرنمایش ایرانی هستم واولین بار است که یک ماموری که وظیفه اش اجراییات مسایل شهری است دراین مقوله که بسیارهم سوادمی خواهد بخودش اجازه اظهارنظر می دهد،(حاجی فیروز) ازاسطوره ها وکهن الگو ها می گوید ومی سراید،لطفا فتیله داناییتان را توی این مقوله هابیشتربالا بکشید.