سید حسین ساداتی هنرمند ساروی
مسئول بودن فقط برای روزهای خوب و ردیف اول سالن ها نشستن نیست
سید حسین ساداتی گفت : هر چند دیر شده ولی باید فکری برای تئاتر و بچه هاش کرد. مسئول بودن فقط برای روزهای خوب و ردیف اول سالن ها نشستن نیست ، برای روزهای بحران زده ی این روزها هم هست .خیلی از بچه های تئاتر به سختی دارن زندگی می کنن ، دوری از صحنه و تماشاچی به اندازه ی کافی دلتنگی میاره ، حالا درد معیشت هم شده نمک روی زخم که هر روز بیشتر از روز قبل می سوزونه.
سید حسین ساداتی سلیمی متولد ۱۳۵۸ ساری با خبرنگار ایران تئاتر در مازندران به گفت و گوی نشست در ادامه گفتن و گو او را با روابط عمومی انجمن هنرهای نمایشی مازندران در ادامه میخوانید:
خودتان را معرفی کنید :
سید حسین ساداتی سلیمی متولد ۱۳۵۸ ساری
چگونه با هنر نمایش آشنا شدید و از چه سالی اولین نمایشی که بازی کردید؟
فعالیت تئاتری رو از سال ۱۳۷۴ با حضور در جشنواره های دانش آموزی شروع کردم . اولین نمایشی که بازی کردم در همون جشنواره ها بوده به نام قهرمان بعد اون در نمایش هایی مثل دارالتادیب ، پیراهن هزار یوسف، آنسوی رویاهای من ، سرانجام یک قهرمان ، ارتفاع، نجات یافته ها، سایه، میراشکار و ... بازی کردم .
چه نمایش های به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتید؟
اولین نمایشی که کارگردانی کردم سال ۱۳۷۸ بود به نام پیراهن هزار یوسف . بعد از اون هم نمایش های لحظه مات، شب بی پایان فاخته، عروس، شورشیرین، اتوبان ، میشه لطفا خفه شی ، آقای مجنون خانوم لیلی ، فرار از زندان، شب سیب زمینی و ... رو به عنوان کارگردان به روی صحنه بردم . چند تایی هم جایزه بازیگری و کارگردانی از جشنواره ها دارم و چند تا جشنواره هم داور و دبیر بودم . دو دوره هم هست که دبیر شورای نطارت بر نمایش ساری هستم.
حال و هوای این روزهای تئاتر !؟
راستش روزهای ناخوشی رو داریم سپری می کنیم که یواش یواش بوی احتضار تئاتر هم به مشام میرسه، کرونا بحرانی هست که بیشتر از همه حرفه ها نفس هنر کم جان و آسیب پذیر تئاتر رو گرفته . هرچند طی این سالها مدیران فرهنگی ،هنری برای توسعه و رونق این هنر نمایشی تلاش آنچنانی نکردن ، اما یک سال بیکاری مطلق بچه های تئاتر آخرین ضربه ای بود که می تونست بر پیکره ی این هنر وارد بشه.
کلام آخر :
هر چند دیر شده ولی باید فکری برای تئاتر و بچه هاش کرد. مسئول بودن فقط برای روزهای خوب و ردیف اول سالن ها نشستن نیست ، برای روزهای بحران زده ی این روزها هم هست .خیلی از بچه های تئاتر به سختی دارن زندگی می کنن ، دوری از صحنه و تماشاچی به اندازه ی کافی دلتنگی میاره ، حالا درد معیشت هم شده نمک روی زخم که هر روز بیشتر از روز قبل می سوزونه.