در حال بارگذاری ...

«صندل چوبی» مواظبت از سقوط متن به ورطه‌های فرامتنی است

احمد خاتمی‌پور: تماشای نمایش «صندل چوبی» به کارگردانی «رامین امیرصالحی» و با بازی «سحر مشرفی» که شنبه این هفته پس از 7 شب اجرا در آمل به پایان رسید، تجربه دلچسبی بود. اگرچه پیش از آغاز نمایش با توجه به دیدن کار پیشین  سحر مشرفی در نمایش «مالیخولیا» تقریباً اطمینان داشتم که او از پس نقش بر خواهد آمد. اما با توجه به خلاصه قصه ارائه شده این احتمال وجود داشت که کار به سطح یک ملودرام اشک‌انگیز و احساساتی سقوط کند.

در نمایش‌های تک بازیگر، از آن‌جا که امکان مواجهه بازیگران و خلق موقعیت در چینش و مناسبات میان آنان وجود ندارد، بار تمام حیثیت عاطفی و دراماتیک اثر به دیالوگ و مونولوگ‌های نمایش منتقل می‌شود. مواظبت از سقوط متن به ورطه‌های فرامتنی و نوعاً اشک‌انگیز هم کار بسیار دشواری است و هم اعتماد به نفس و توان بالایی در هنگام نوشتن می‌طلبد. خوشحالم که نویسنده و کارگردان به شایستگی از این ورطه جسته و از این حیث نمایشی پاکیزه تقدیم مخاطبان خود کرد.
تئاتر ایران در یکی دو دهه اخیر با وجود همه محدودیت‌ها، ممنوعیت‌ها و مشکلات، بعضاً مهلت پیشرفت چشمگیری داشت. ظهور چهره‌های جوان اما برجسته‌ای همچون «محمد چرمشیر»، «امیر کوهستانی»، «محمد نادری» و «آتیلا پسیانی» در کنار حضور اندک اما تاثیر گذار نسل‌های پیشین همچون «بهرام بیضایی» و «اکبر رادی» و دیگر بزرگان، زمینه فراخی فراهم آورد تا جوانانی چون کارگردان «صندل چوبی» با رجوع به این سفره رنگین بر دانش خود افزوده و برای ارائه استعداد ناب خود به بهترین وجه خود را تجهیز کنند. نمایش «صندل چوبی» در کنار همه مزایا و جذابیت‌های خود از چند جنبه نیازمند بازنگری است. نمایش به لحاظ زمانی کوتاه‌تر از حدود مورد انتظار بود، به نحوی که به نظر می‌رسید رها کردن و گذشتن از آیتم‌های متعدد موجود در نمایش به دلیل عجله برای رسیدن به اجرا صورت گرفت؛ آیتم‌هایی که تمرکز بر هر کدام از آن‌ها (مثلاً موضوع بچه یا نوع مناسباتی که منجر به رابطه دوم شد) هم بر جذابیت‌های دراماتیک می‌افزود و هم نمایش را به استانداردهای تعریف شده نزدیک می‌کرد. ابزار و آلات و اشیای موجود در صحنه( اکسسوار) اولاً واجد هیچ نظم معینی که به التهاب موجود در متن کمک کند، نبود و ثانیاً در طراحی صحنه درون و بیرون پلاژ که در این کار مشخص می‌توانست بازتابی از درون و بیرون قهرمان قصه باشد، تمهید خاصی اندیشیده نشده بود(یا من آن را درنیافتم). در این مورد حتی آثار وقایعی که حادث شد -مثل خرابی ماشین یا باران شدید- که مناسبت شیرینی با وضع زن و شوهر قصه داشت در صحنه دیده نمی‌شد. امااین همه گفته شد به این دلیل که نمایش کار قابل توجه و آبرومندی است. متن گفتارهای نمایش (‌مونولوگ‌ها و دیالوگ‌‌ها) حرفه‌ای و با تسلط قابل توجه بر زبان نوشته شد. مجموع حرکت‌های پرسوناژ و زوایای مواجهه با صحنه به‌ویژه توجه دوگانه بازیگر به درون و بیرون اتاقک بسیار خوب طراحی شده‌اند.
ضمن تبریک به «رامین امیرصالحی» برای جسارتش در ورود به آزمونی که به دلیل تک‌بازیگر بودن مخاطرات بسیار دارد و ضمن ابراز خوشحالی و سربلندی از این‌که جوانان این شهر به‌ویژه آقای امیر‌صالحی مدارج ترقی را بااعتماد به نفس تمام طی می‌کنند، مشتاقانه منتظر می‌مانم تا کار بعدی ایشان را عمیق‌تر و پر بار‌تر به تماشا بنشینم. نکته پایانی بازی درخشان خانم مشرفی است. امیدوارم جامعه فرهنگی و هنری شهرمان به‌ویژه آنان که در عرصه‌های ملی دستی بر آتش دارند تلاش کنند تا این استعدادها به همان میزان که شایسته‌اند دیده شوند. به جامعه فرهنگی و هنری شهر به‌ویژه حوزه نمایش این حضور برجسته را شادباش می‌گویم.




نظرات کاربران