طراحی صحنه ساده و اثرگذار در «امپرسیون؛ جیغ بنفش»
«امپرسیون؛ جیغ بنفش» به نویسندگی پیام لاریان و کارگردانی فرهاد عرب، دومین نمایشی است که در بیست و نهمین جشنواره تئاتر مازندران روی صحنه رفت.
حمیدرضا گل محمدی تواندشتی؛ کارشناس هنرهای نمایشی در نقدی که به نمایش «امپرسیون؛ جیغ بنفش» نوشت، این نمایش را تجربه موفقی برای فرهاد عرب دانست. مکتب اکسپرسیونیسم مکتبی بود که سعی داشت به ابراز عمیق درونی از راه تلقی شخصی و منحصر به فرد هنرمند از واقعیتهایی که از سوی آنان دروغین نامیده میشد بپردازد. در واقع آثار اکسپرسیونیستی تبلور تجریدی ذهن پدیدآورندگانش از واقعیتها بود و بدون هیچ تمکینی به حقایق خارجی که در آن دوران چیزی جز مجموعهای از بیعدالتیها، تشویشها، سرخوردگیها و تنشهای حاد اجتماعی نبود. آنهم از طریق ادراک حسی هنرمند و اهمیت دادن به فرم برای بیان ذهنیات انفرادی همان هنرمند. به عبارت دیگر از طریق در هم شکستن ظاهر واقعیت در ذهن، و بعد بیرونی کردن ذهن هنرمند به فرمهایی تازه و رازگونه که عموماً اغراقآمیز بودند و پرخاشجویانه از شیوه بزرگنمایی اعمال بازیگر یا طراحیهای تند و افراطی و پر تضاد صحنه و نور و لباس و گریم و موسیقی و غیره... بهره میجستند.
با گفتن این مقدمه به این مطلب میپردازیم که شیوه اجرایی نمایش «امپرسیون؛ جیغ بنفش» به شیوه اکسپرسیونیستی است که علاقهمندی کارگردان جوان این نمایش را به این شیوه اجرایی نشان میدهد. این نمایش که دومین تجربه کارگردانی فرهاد عرب کارگردان جوان بابلی است، مبین دغدغههایی چون تنهایی، نفرت، رهایی، خستگی، بیهودگی، عشق و گریز است که در پایان به مرگ منتهی میشود. آغاز خوب و با قدرت نمایش با تابلوسازی و موسیقی مناسب همراه بود و در طول کار نیز با هماهنگیها بین تمامی عوامل صحنه، نور و صدا تاثیر خوبی بر تماشاگران گذاشت.
نمایش روایتی است از اتقاقی مبهم که ساعت 10 در پشت چراغ قرمز چهارراهی روی داده است و 3 دختر و 2 پسر به عنوان شاهدانی دربند، به نقل موقعیتی این ماجرا میپردازند. تصویرسازیهای زیبا، بازی روان و بیان گویای بازیگران، کنش و واکنشهای آنها از نقاط مثبت این نمایش به شمار میرفت.
طراحی صحنه در عین سادگی در خدمت نمایش بود و خدمت شایانی در پیشبرد روند نمایش بر عهده داشت. بازیگران از بازی فیزیکال عالی برخوردار بودند و زبان بدن کارایی خوبی را از خود در انتقال مفاهیم داشت. نمایش از طراحی و اجرای گریم و لباس خوب و درخدمت کار برخوردار بود.
میتوان گفت که کارگردان با توجه به بهرهمندی از مشاورههای مشاور هنری خود، به 90 درصد از موفقیت در کار دست یافته و آنچه را که در ذهنیت پرورانده بود به عینیت درآورد.